۳ بهمن ۱۳۸۹

نوار موبیوس (Möbius strip):

آگوست فردیناند موبیوس (1790-1868 , August Ferdinand Möbius) متولد 17 نوامبر 1790 در Schulpforta، در Saxony که آلمان کنونی می باشد متولد شد و در تاریخ 26 سپتامبر 1868 در Leipzig آلمان وفات یافت. او در توپولوژی کارهایش بسیار شناخته شده است، بخصوص در رابطه با تصور نوار موبیوس (Möbius strip) ، که سطحی دو بعدی با یک رویه می باشد.

نوار موبیوس (Möbius Strip):
در ریاضیات نوار موبیس از به هم چسباندن دو انتهای یک نوار بطوریکه یک نیم چرخش در نوار داده باشیم بدست می آید.
نوار موبیوس در حین سادگی از نظر ساخت به صورت عملی خواص حیرت آوری دارد ، این نوار مستقلا و به طور جداگانه توسط دو ریاضیدان آلمانی به نامهای August Ferdinand Möbius و Johann Benedict در سال 1858 کشف و به ثبت رسید.



خواص نوار موبیوس:
نوار موبیوس مثالی از یک سطح جهت ناپذیر در ریاضیات است ،یعنی نوار موبیوس سطحی است که یک رو دارد. از خواص حیرت آور این نوار آنست که این نوار فقط یک مرز دارد.
به عبارتی، این یک نواری است که آن را یک بار دور خودش می پیچند و دوسرش را به هم می چسبانند، بطوری که سطحی تشکیل می شود که نه رو دارد نه پشت. بطوری که اگر یک مورچه ای روی حلقه موبیوس شروع به حرکت بکند همواره روی یک سطح حرکت می کند و از لبه ای عبور نمی کند! اگر قلم مو را بر داریم و مسیر مورچه را با آن رنگ کنیم می بینیم که تمام حلقه به یک رنگ در می آید و به نقطه شروع حرکتش می رسیم
در ابتدا مرز یک ناحیه در فضا را تعریف می کنیم :
مرز یک ناحیه همان طور که از تعریفش پیداست خط جدا کننده آن ناحیه از ناحیه دیگر می باشد در ریاضیات برای یک سطح سه مفهوم تعریف میشود.
1-نقطه داخلی: نقطه ای که بتوان آن را داخل یک دایره روی سطح محصور کرد
2-نقطه خارجی: نقطه ای است که بتوانیم دایره حول آن رسم کنیم که متعلق به آن سطح نباشد.
3-نقطه مرزی نقطه است که هر دایره ای حول آن رسم شود قسمتی از آن متعلق به سطح و قسمت دیگر آن متعلق به خارج آن سطح باشد.

با این تعریف نوار موبیوس فقط یک مرز دارد. یعنی با یکبار حرکت در کرانه های انتهای نوار تمام مرز آن را میتوانیم طی کنیم.
برای آزمایش میتوانید این کار را با یک دایره ای که از وسط سوراخ شده است تکرار کنید،در این حالت برای پیمودن مرزهای این سطح باید از روی دو دایره عبور کنیم.
نوار موبیوس خواص غیر منتظره دیگری نیز دارد ،به عنوان مثال هر گاه بخواهیم این نوار را در امتدادد طولش ببریم به جای اینکه دو نوار بدست نیاوریم یک نوار بلندتر و با دو چرخش بدست میاوریم.
همچنیین با تکرار دوباره این کار دو نوار موبیوس در هم پیچ خورده بدست می آید.با ادامه این کار یعنی بریدن پیاپی نوار و در انتهای کار تصـــاویر غیر منتظره ای ای ایجاد میشود که به حلـــقه های پارادرومــویک(paradromic rings) موسومند. همچنین اگر این نوار را از یک سوم عرض نوار ببریم در این حالت دو نوار موبیوس در هم گره شده با طولهای متفاوت بدست می آوریم.
تمامی این کارها بطور شهودی قابل اجرا هستند.

تعریف خاص ریاضی نوار موبیوس:
دلیل «یك رویه بودن» این نوار، به شرح زیر است كه :
در هر نقطة a از نوار موبیوس، می‌توان دو بردار با جهت‌ ‌های مختلف رسم كرد كه بر نوار موبیوس در این نقطه عمود باشد.

این بردارها را قائم‌های نوار موبیوس در نقطة a می‌نامیم . یكی از این بردارها را انتخاب و نقطة a را به تدریج روی نوار موبیوس، جابجا می‌كنیم، در این صورت بردار ما هم همراه با نقطه a جابجا می‌شود .بنابراین، روی نوار موبیوس، چنان مسیر بسته‌ای وجود دارد كه اگر قائمی این مسیر را روی سطح بپیماید، به جای اینكه به وضع نخستین خود برسد، روی برداری كه در جهت مخالف وضع نخستین آن است قرار می‌گیرد.

خاصیت موبیوسی: ساخت نوار و تست های مختلف روی نوار موبيوس:
خاصیتی است كه رابطه بین «درون» و «بیرون» را وارونه می‌كند. یعنی هر نقطه از یك سطح موبیوسی در عین حال كه درون است، بیرون نیز می‌باشد، بنابراین در یك تغییر پیوسته نوعی دگرگونی در ماهیت یك فضا صورت می‌گیرد. در واقع در این حالت، فضا خاصیت دوگانه اما پیوسته پیدا می‌كند.
"خاصیت موبیوس، كه گذر از درون به برون و از برون به درون را ممكن می‌كند، كمابیش توانسته است بر فراز شكاف حاصل از ثنویت پلی بزند.”
بنابراین، فضای ِمیان "برون و درون"، " پیوستگی" و " تکرار" با یك تعریف ریاضی به یك سطح هندسی تبدیل می‌شود. سطحی كه بر آن در هر لحظة هم داخل و هم خارج فضا هستیم.

استفاده از خاصیت موبیوسی در معماری:
این ویژگی در طراحی معماری مورد توجه قرار گرفته است. در پروژه‌ای به نام خانة مجازی (Virtual House) از خاصیت نوار موبیوس برای طراحی استفاده میشود. با این ساختار، سطح توپولوژیكی به وجود می‌آید كه در آن هر اتاق با اتاق دیگر تركیب شده تا نواری دو طرفه و دو منظوره را درست شود. در آن تضاد بین داخل/خارج، جلو/عقب، پائین/بالا و دیگر مفاهیم در یك سكونت گاه، مورد سؤال قرار می‌گیرد وارتباطی خاص میان این مفاهیم به وجود می‌آید.
ساختار هندسی نوار موبیوس، "درون و بیرون" با "داخل و خارج" را تلفیق می‌كند و فضای سومی با كیفیتی جدید به وجود می‌آورد.این فضایِ سوم، فضایی است که "همزمانی"، "تبدیل"، " تکرار" ...در میان پدیده ها در آن رخ می‌دهد.
اما بحث اصلی به این اشاره دارد که نحوه بروز مفاهیم در قالب فرم هاِ متنوع است. به این معنی که چگونه یک "مفهوم"، یک "ویژگی" و یا یک " کیفیت" می‌تواند به فرم های ِ گوناگون ظاهر شود. در قالب یک "نمایش"، به صورت فرمول "ِریاضی"، در شکلِ یک ترسیم "هندسی" و یا در فرم یک "اثر معماری".
بی شک ارتباط میان این فرم ها، در عین تنوع آن ها، اهمیت ِ مطالعه و تأمل بر حرکت جریان های ِ هنری – به موازات هم _ را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

ساخت نوار و تست های مختلف روی نوار موبيوس:
مرحله 1: يکي از پديده هاي جالب در رياضيات نوار موبيوس است که در اواخر قرن هجدهم توسط رديناند موبيوس معرفي شد. براي ساختن آن يک نوار کاغذي به طول 18 سانتي متر و عرض 3 سانتي متر تهيه کرده، سپس نوار را نيم دور چرخانده دو سر آزاد آن را به هم می چسبانيم.
مرحله 2: قلم خود را روي نقطه اي در وسط نوار قرار داده و بدون بلند کردن آن خطي در امتداد نوار رسم میکنيم تا به نقطه شروع برگرديم.
مرحله 3: حال نوار را با دقت در امتداد آن خط حاصل از مرحله 2 می بريم ( قيچي می کنيم). می بینیم که یک نوار بلند تر با دو پیچ ایجاد میگردد.

با استفاده از يک نوار کاغذي به طول 24 و عرض 5/4 سانتي متر نوار موبيوس ديگري تهيه کرده سپس در امتداد خطي به فاصله 5/1 سانتي متر از لبه نوار آن را می بريم که باز هم نتيجه اي مشابه تجربه قبلی بدست مي آوريم.
با این تعریف نوار موبیوس فقط یک مرز دارد.یعنی با یکبار حرکت در کرانه های انتهای نوار تمام مرز آن را میتوانیم طی کنیم. همچنیین با تکرار دوباره کار برش طولی، دو نوار موبیوس در هم پیچ خورده بدست می آید. با ادامه این کار یعنی بریدن پیاپی نوار و در انتهای کار تصاویر غیر منتظره ای ای ایجاد میشود که به حلقه های پارادرومویک(paradromic rings) موسومند. همچنین اگر این نوار را از یک سوم عرض نوار ببریم در این حالت دو نوار موبیوس در هم گره شده با طولهای متفاوت بدست می آوریم.




۱۹ دی ۱۳۸۹

سیستم ایمنی جدید برای ظروف و مخازن سوخت:

آشنایی با سیستم های ضد انفجار جدید :
محصولاتی فلزی از جنس و نوع فويل آلومينيوم آلياژي مخصوص و مقاوم در برابر خوردگي كه به صورت شبكه توري يا گوي كروي در آمده و در سطوح زیاد توليد شده و در صنایع تولید، نگهداری، ایمنی سوخت از هر نوع گازی و مایع بکار میروند.

مشخصات محصولات تولیدی بصورت زیر می باشد:

مواد خام قابل پروسس:
فویل آلیاژ آلومینیوم از نوع 3003 می باشد. نمودار مقاومت خوردگی در زیر آمده است.



در نمودار فوق اساس نامگذاری آلیاژهای آلومینیوم و نوع سختی آن و بر اساس آن نامگذاری آنها معرفی شده است. در نمودار زیر بطور خلاصه مقاومت خوردگی و خستگی بر اساس همان نامگذاری آلیاژها معرفی شده است که نشان میدهد محصول از نظر ساختار تولید، نوع آلیاژ، مقاومت خوردگی در کدام دسته قرار می گیرد.



انواع محصولات: شامل دو نوع زیر می باشد.
الف) تولید Aluminium Mesh از Aluminium Foil :
در این مرحله فویل آلومینیوم برش داده می شود و سپس جهت استفاده بعدی رول میشود.
*وزن هر لیتر Alumesh: حدود 0.035 کیلوگرم می باشد.
*هر کیلوگرم فویل آلیاژی آلومینیوم: 57/28 لیتر Alumeshمیدهد.



















ب) تولید محصول Mesh ball از محصول رول شده:
این کار توسط دستگاهی خاص صورت میگیرد. و از محصول Perforated Alufoil بند الف به عنوان Feed در آن استفاده میشود.
*وزن هر لیتر Mesh ball: حدود 0.0625 کیلوگرم می باشد.
*قطر هر دانه Mesh ball: در رنج 18 – 22mm میباشد.




تعدادی از شماره های استاندارد NFPA در رابطه با ایمنی بصورت زیر میباشد:

National Fire Protection Association, NFPA (NFPA 68, 69, 85, 484, 499, 654, and 664) and FM Global safety data pamphlet FM 7-76.

استانداردهای عمومی در زمینه جلوگیری از اشتعال و انفجار توسط انجمن ملی حفاظت در برابر آتش آمریکا (NFPA69) وجود دارد. با وجود استفاده از این استانداردها هنوز آمار حوادث و سوانح در این زمینه بسیار زیاد بوده و از جمله دلایل آن میتوان به عدم توانایی در از بین بردن عوامل آتش ، مانند جرقه یا وجود اکسیژن اشاره نمود. انرژی افروزش مورد نیاز برای مخلوط سوخت های (هیدروکربنی/ هوا) حدود 2/0 مگا ژول می باشد و تخلیه گازهای حاصل از انفجار نیز در این زمان محدود عملی نمی باشد.
با استفاده از دستورالعمل های مندرج در استاندارد NFPA69 و استفاده از مواد پر کننده مخازن، یعنی محصولات فلزی توسعه یافته (Expanded metal) از جنس آلیاژ آلومینیوم نوع 3003 با دانسیته پایین (30 تا 50 کیلوگرم بر متر مکعب) و سطح ویژه بالا در واحد حجم (تقریباً 400m2/m3) می توان پتانسیل خطر را کاهش داد و از حوادث و سوانح جلوگیری نمود.

استفاده از محصولات فلزی توسعه یافته ، بخصوص در مخازن و کانتینر های سوخت مایع و گاز در اروپا گسترش یافته است ولی هنوز در آمریکا و سایر کشور ها هنوز بطور گسترده مورد استفاده قرار نگرفته است.

به عنوان نمونه، نظـــیر این گونــه محصـــولات تحــت نام تجاری DETO-STOP توســط شـــرکت آلمانی:

 Texoga GmbH & Co KG

جهت مصارف گوناگون، مانند درون باک های سوخت تانک ها و سایر خودرو های نظامی، صنایع هواپیمایی در مخازن سوخت هلیکوپتر، هواپیما، و جت و ... ، در مخازن سوخت های گاز و مایع تانکر ها و بونکر ها و نیز مخازن ثابت بنزین و گاز و گازوییل ساخته شده و توسط شرکت های خریدار و مصرف کننده مطرح اروپایی که اسامی تعدادی از آنها در زیر آمده است بطور عمده خریداری شده و مورد استفاده قرار میگیرد.

1-Krauss-Maffei-Wegmann: Munich, Germany
2-Rheinmetall Landsystems: Kassel, Germany
3-GLS Gesellschaft für logistische Systeme: Munich, Germany
4-Hägglunds Vehicle A.B.: Örnsköldsvik, Sweden
5-FIAT: Turin, Italia
6-Achleitner Vehicle Industry: Wörgl, Austria
7-Wendler Security Cars: Reutlingen, Germany
8-Cantiere Navale – Shipyard: Galipoli, Italia

شرکت های فوق الذکر تعدادی از مصرف کنندگان خارجی این گونه محصولات بوده که در دنیا مطرح می باشند.

همچنین از بین شرکت های شرق آسیا ، معدودی از شرکت های چینی، ژاپنی، و ... دیده میشوند که این نوع محصولات را تولید نموده و به فروش میرسانند.
به عنوان مثال: محصولی که با نام تجاری AMPUTE به فروش مــیرسد، توسط یک شرکت چینــی به نام:

 Jiangsu Ampute Explosion Prevention Technology Company Ltd

تولید میگردد که همان محصول Alumesh و Mesh Ball میباشد. که موارد استفاده از آنها توسط آن شرکت به صورت زیر اعلام شده و مطابق استاندارد های ملی چین با شماره هایAQ3001-2005,AQ3002-2005 و AQ3002-2005تولید و پر میشود.

AMPUTE products have been accepted and used by many industries like
1. Storage and transportation of inflammable liquids, gases, hazardous chemicals
2. Gas stations, mobile filling station, fuel tanker
3. Battlefield vehicles
4. Helideck of helicopter
5. Military armouring and civilian armouring

انفجار گاز (Gas Explosion) فرایندی است که توده گازی پیش مخلوط شده ای مانند سوخت-هوا، یا سوخت-اکسیدایزر میسوزد و سبب افزایش فشار میگردد. انفجار گازها میتواند در داخل تجهیزات فرایندی و یا در لوله ها، در ساختمانها یا در مخازن سوخت یا در سطوح محدود دیگر رخ دهد. هنگامیکه در باره انفجار گاز به عنوان یک حادثه صحبت میکنیم اصطلاح عمومی مد نظر است. دیاگرام زیر را ببینید.

Figure: An event tree showing typical consequences of accidental releases of combustible gas or evaporating liquid into the atmosphere
انفجار گاز های محدود به یک محیط بسته، انفجار ناشی از گاز های محدود شده ، انفجارهای درون تانک ها ، تجهیزات فرایندی، لوله ها ی فاضلاب، اتاق های بسته و دیگر نظیر آن می باشد. که انفجارهای داخلی نامیده میشوند.

Figure: Confined explosion within a tank

سرعت اشتعال و شدت سوختن:
سرعت اشتعال S به صورت تندی اشتعال نسبت به نقطه ای ثابت مانند زمین، یا قاب ثابت شده دیگر بیان میشود.
تندی سوختن، U، تندی شعله رو به جلو بوده و متناسب است با گاز نسوخته ای که مستقیماً در جلوی شعله می باشد.

رابطه بین سرعت شعله ، S، و تندی سوختن ، U، بصورت زیر می باشد.

S = U + u
S = The flame speed
U= The burning velocity
u = Velocity of the unburned gas just ahead of the flame


Figure: Flame propagation in a tube. The flame speed, S, is defined as the velocity of the flame relative to the ground or another fixed frame. u is the velocity of the unburned gas ahead of the flame.

اصطلاح deflagration:
سوزاندن (deflagration)، بصورت انتشار موح سوختن با سرعت مافوق صوت نسبت به گاز نسوخته ای که بلافاصله در امتداد و در جلوی شعله قراردادرد تعریف میشود. که سرعت سوختن ، U، کمتر از سرعت صوت ، C، در کاز نسوخته است. تندی گاز نسوخته در امتداد شعله توسط انبساط محصولات سوختنی ایجاد میشود.
در یک اتفاق انفجار گاز، سوزاندن (deflagration) وجه معمول انتشار شعله است. در این طریق، سرعت شعله، S، رنج هایی از 1m/s تا 500 -1000 m/s مطابق با فشار انفجار بین چند mbar تا چند bar خواهد داشت. در deflagration های قوی، امواج شوک ممکن است جلوتر از deflagration پخش شوند.
(به عبارتی deflagrationیعنی انتشار ناحیه سوختن با سرعتی کمتر از سرعت صوت در ماده سوخت عمل نکرده)

اصطلاح detonation:
انفجار(detonation) بصورت انتشار موج سوزاندن در سرعت مافوق صوت نسبت به گاز نسوخته بلافاصله در امتداد و جلوی شعله تعریف میشود، که تندی detonation ، D، بزرگتر از سرعت صوت ، C، در گاز نسوخته می باشد. به بیان ساده تر، یک موج انفجار(detonation) میتواند بصورت یک موج شوک که مستقیماً توسط شعله دنبال میشود بیان می گردد.
(به عبارتی detonationیعنی انتشار ناحیه سوختن با سرعتی بیش از سرعت صوت در ماده سوخت عمل نکرده)

شوک تراکم، گاز را گرم کرده و بلافاصله میسوزاند. بااین حال یک موج detonation واقعی یک موج شوک سه بعدی دارد که توسط ناحیه واکنش دنبال میشود.

Figure: A detonation wave can be described as a shock wave immediately followed by a flame (ZND theory)

برای مخلوط هوا-سوخت در فشار محیط سرعت انفجار (detonation) می تواند تا2000m/s   و حد اکثر فشار تولید شده تا  20bar برسد.

یک انفجار(detonation) میتواند توسط هر یک از موارد زیر ایجاد شود:
1-بطور مستقیم با انفجار خوراک با قابلیت انفجار بالا آغاز شود.
2-هنگامی که سوختن (deflagration) به علت مانع و حبس شدن، و وجود یک مقاومت شتاب گرفته و به صورت انفجار(detonation ) در آید.

اصطلاح BLEVE:
BLEVEاختصاری از حروف اول کلمات Boiling Liquid Expanding Vapour Explosion بوده که انفجاری به سبب فلش کردن سیالات هنگامی که یک ظرف با ماده ای با فشار بخار بالا می شکند. شکست ظرف اغلب به علت یک آتش خارجی مانند آنچه در شکل آمده می باشد. اگر ماده آزاد شده سوخت باشد BLEVE می تواند بصورت توپهای آتش بسیار بزرگی در آید.


Figure1: A situation that can lead to a BLEVE
Figure2: Fire balls and rocketing vessels are often the main hazards of a BLEVE
موج شوک:
موج شوک در گاز می تواند بصورت یک موج فشرده کاملاً توسعه یافته با دامنه ای بزرگ توصیف شود که دانسیته، فشار، و سرعت ذره ای بطور موثر در میان آن تغییر میکند. ------------(McGraw-Hill, 1978)
منظور از ضخامت یک موج شوک ، میانگین مسیر آزادی است که در آن بصورت منقطع عمل می شود.

Figure: A shock wave followed by a rarefaction wave

توده گاز و جرقه:
برای روشن شدن توده گاز نیاز به منبع جرقه با قدرت کافی می باشد. حد اقل انرژی جرقه بستگی به غلظت و نوع سوخت دارد.


Figure: Minimum Ignition Energy


Figure: A weak ignition source may ignite the cloud as the release reservoir is emptied

سوختن در حجم ثابت و در فشار ثابت:
هنگامی که توده پیش مخلوط شده گاز میسوزد، دمای گاز افزایش خواهد یافت. از قانون گاز های ایده آل داریم:

P/(ρ*T)=Constant

می دانیم که افزایش دما سبب افزایش فشار ،P ، یا کاهش دانسیته، ρ، (در انبساط) یا ترکیبی از هر دو خواهد شد. پارامترهای توصیف کننده فشار و انبساط به ترتیب اطلاعاتی برای سوختن در حجم ثابت و سوختن در فشار ثابت هستند . این دو وضع در شکل زیر توضیح داده شده اند.


Figure: Constant volume and pressure combustion

تعدادی از نسبت های فشار و انبساط را میتوان در جدول زیر یافت:

Table :Pressure, P, (absolute) and volume ratio (V/V0) for Stoichiometric fuel-air mixture at initial conditions 25° C and 1 atm (1.013 bar) (Baker et al. 1983)

شبکه های فلزی توسعه یافته اساساً یا از جنس فویل های آلومینیوم (تقریباً با ضخامت 80Micrometers و دانسیته حدود 40kg/m3) و یا از جنس فویل های استیل (تقریباً با ضخامت 25Micrometers و دانسیته حدود 100kg/m3) ساخته میشوند. این شبکه ها معمولاً سطح ویژه ای حدود 400m2/m3-1000m2/m3 داشته و به مقدار 1.3-1.5% از حجم مفید مخزن را اشغال می کنند.

آلیاژهای آلومینیوم و استیل از لحاظ شیمیایی خنثی بوده و مقاومت الکتریکی آنها مناسب است. تعدادی از خواص آنها در جدول زیر آمده است.


نسبت سطح ویژه به حجم توسط رابطه 1 و ∅ نسبت ظرفیت حرارتی در رابطه زیر آورده شده است.

A/V=ρEM*(2*10^6)/δ
∅=(ρE.CM)/([1-(ρEM) ]*ρg*Cg)

مقدار ∅ بالا نشانگر افزایش کمتر دما در مخازن حاوی این محصول می باشد. دمای تعادلی بین شبکه فلزی توسعه یافته و محصولات حاصل از انفجار از رابطه زیر با صرف نظر کردن از ظرفیت حرارتی ، محصولات حاصل از واکنش انفجار بدست می آید:
∆T=∆H/((V(F,M)M *CM))

در جدول زیر مقادیر افزایش دما برای چندین مخلوط سوخت / هوا در شبکه های حاوی فویل مخصوص آلومینیوم و استیل داده شده است.

همچنانکه دیده میشود این شبکه های فلزی قادر به تحمل دماهای ناشی از سوختن مخلوط سوخت/هوا هستند. کلید موفقیت آنها در تعدیل یا از بین بردن انفجار به سرعت بالای انتقال حرارت آنها در انتقال حرارت ناشی از انفجار به بیرون برمیگردد. با در نظر گرفتن اینکه ثابت زمانی –حرارت برای محصولات حاصل از انفجار از درجه 10-2s، یعنی در همان محدوده انفجار است. بنا بر این فرض انتقال حرارت هدابتی در این خصوص توجیه کننده مسئله نمی باشد. و می توان انتظار داشت که مکانیسم غالب در انتقال حرارت بالا مکانیسم تشعشع باشد.

از شبکه های فلزی توسعه یافته در خاموش کردن شعله های با دمای بالا ، مانند شعله های حاصل از احتراق مخلوط های هیدروکربنی / هوا (که دمای شعله آدیاباتیک در آنها حدود 2500K است) به صورت زیر قابل توضیح است.

Ti = (TAl + TH)/ (1+β)

که در آن TAl حدود  300oK و TH حدود  250oK بوده و βاز رابطه زیر بدست می آید:

β =[ (k.ρ.C)H/ (k.ρ.C)Al] ½

مقدار β حدود 10-3 است بنا بر این Ti حدود  302oK بدست می آید. که از دمای اولیه  300oK اندکی بیشتر است. که از نقطه ذوب آلومینیوم فاصله زیادی دارد (933 درجه کلوین نقطه ذوب).
بنا بر این می توان گفت استفاده از شبکه های فلزی توسعه یافته سبب تعدیل یا حذف انفجار خواهد شد. در حالت تعدیل می توان بسته به حد مورد نیاز کاهش فشار بخار، از شبکه های فلزی توسعه یافته داخل مخازن استفاده کرد. تاثیر شبکه فلزی آلومینیومی بر مخازن سوخت با مدل سازی مخازن بسته نشان داده میشود.

افزایش فشار جزئی متناسب با جرم ماده سوختنی است:

P/Pmax=mb/m=Vb/V
Vb =Volume of gas that burns,m3
V =Total Volume of vessel,m3
Mb =mass of gas that burns,kg
P =Final Explosion Pressure,bar
Pmax =Maximum possible Pressure when mb=m,bar
در صورتی که حجم گاز سوختنی برابر حجم مخزن بدون شبکه فلزی (VC) باشد فشار نهایی (با صرف نظر از حجم شبکه فلزی) برابر است با:
P/Pmax=Vc/V
حال اگر کل حجم مخزن با شبکه فلزی پر شود پتانسیل انفجار حذف می شود. به عبارتی دیگر مخلوط گاز قابل اشتعال و منبع افروزش از بین خواهد رفت. مطابق آزمایشات تجربی انجام گرفته تنها با افزودن مقداری برابر نصف حجم از شبکه فلزی به مخزن، فشار بخار تا 75% تعدیل میشود.
Vc/V=0.5
همانطور که در جدول زیر ملحوظ است با استفاده از این شبکه ها می توان حدود بالا و پایین غلظت حجمی مخلوط سوخت /هوا و همچنین فشار حد اکثر حاصل از انفجار را به اندازه کافی کاهش داد.

جدول نتایح تست احتراق:

در جدول فوق ستون آخر سمت راست نسبت Vc/V را نشان می دهد.

در مورد مصرف برای کپسول های گاز که وزن آنها 11 کیلوگرم بوده و 24.2 لیتر حجم دارند قابل ذکر است با توجه به B.D. اعلام شده برای محصول Meshballs و نیز دانسیته اعلام شده برای آلیاژ آلومینیوم مقدار وزنی حدود 1.5 کیلو گرم به هر کپسول اضافه میشود. و فضایی کمتر از 3% را اشغال خواهد کرد. که حسن این محصول می باشد.
این محصول را میتوان در کارخانجات روغن کشی برای تانک های حلال هگزان از جهت ایمنی بالایی که ایجاد میکند به راحتی بکار برد.
به علت ایجاد یک مانع بین دو فاز ، تغییر در مقدار تبخیر، ایجاد مانع در برابر رسیدن آتش به سوخت غیر مشتعل، انتقال حرارتی بالای فلز و سطح گسترده در حجم آن از انفجار خطر ناک جلوگیری می کند.
در باک های بنزین خودرو های مختلف جهت انواع سوخت از گاز تا بنزین و گازوییل، سوخت هواپیما، جت، تانک، هلی کوپتر ، در جایگاههای پمپ بنزین، تانکر ها و مخازن ثابت و متحرک دیگر چه کوچک و چه بزرگ در انواع Alumesh، Meshball, Mesh round قابل استفاده میباشد. گاهاً فقط چند لایه فقط در سطح سوخت یا ترکیب قابل احتراق کفایت نموده و یا بر حسب نظر کارشناس ظرف مربوطه لازم است از یکی از انواع محصولات پر گردد.



۱۹ مهر ۱۳۸۹

مخزن (Reservoir ):

اصطلاح عمومي مخزن را مي توان از نظر ساختار به دو دسته كلي مخازن با اجزاء داخلي (مثل پوسته مبدل هاي حرارتي ، ظروف همزن دار ، برج تقطير و ... ) و مخزن ها بدون اجزاء داخلي كه تانك ها و درام ها مي باشند ، محدود كرد .
تفاوت تانك و درام در اندازه آنها مي باشد كه زمان اقامت يك جريان مداوم در درام از چند دقيقه تجاوز نمي كند ، در صورتيكه اين زمان اقامت براي تانك ها به چندين ساعت مي رسد .
درام ها در خطوط فرآيند قبل يا بعد از دستگاه هاي فرآيندي استفاده مي شوند كه به عنوان مثال مي توان به درام واقع در قبل از كمپرسور ها اشاره كرد كه قطرات مايع را از جريان گازي جدا مي كنند.
درام قبل از ديگ مانع از آن مي شود كه دستگاه در وضعيت خشك كار كند .
درام پس از كمپرسور رفت و برگشتي ضربه آن را متعادل مي كند .
تانك ها مخازن بزرگتري هستند كه مي توان به تانك خوراك (Feed Tank) برج تقطير ناپيوسته كه ممكن است خوراك چندين روز را در خود نگهدارد و همينطور مخازن ذخيره اشاره كرد .

مخازن از نظر كاربرد به 2 دسته مخازن ذخيره و تحت فشار تقسيم مي شوند كه هر كدام در موارد خاص فرآيندي مورد استفاده قرار مي گيرند.
 
به طور كلي فرآورده هاي نفتي را از نظر انباشتن در مخزن ها مي توان به سه دسته تقسيم كرد :

1-فرآورده هايي كه فشار بخار آنها از 1.5 پوند بر اينچ مربع كمتر است ، معمولا" در مخزن هاي سقف ثابت نگهداري مي شوند .

2-فرآورده هايي كه فشار بخار آنها بيشتر از 1.5 پوند بر اينچ مربع است در مخزن هاي سقف شناور نگهداري مي شوند .
3-فرآورده هايي كه داراي فشار بخار زيادتر تا نزديك 100 پوند بر اينچ مربع هستند ، در مخزن هاي كروي يا استوانه اي نگهداري مي شوند .
 
ايمني در مخازن ذخيره :

از ديدگاه ايمني مخزن ها بايد داراي تجهيزات زير باشند :
1-سقف شناور : براي كاهش ميزان تبخير مواد سبك و جلوگيري از آتش سوزي ، مخزن هاي فرآورده هاي سبك و فرار با سقف شناور ساخته مي شوند . اين نوع سقف ها از ورود هوا به مخزن و هم آميزي با بخار هاي نفتي ممانعت مي كند و از اين راه انفجار و آتش سوزي كه ممكن است از جرقه ساكن ايجاد شود جلوگيري مي نمايد.

2-رنگ مخزن ها :
مخزن هاي محصولات سبك و ميان تقطير به رنگ سفيد رنگ آميزي مي شود تا كمترين گرما را از محيط و انرژي تابشي آفتاب جذب كرده دماي محتواي مخزن ها در كمترين حد ممكن نگه داشته مي شود . نتيجتا" مقدار تبخير و هدر رفتن مواد سبك نفتي كمتر شده شرايط خطرناكي در بالاي مخزن پديد نمي آيد .

3-خطر الكترسيته ساكن در مخزن :
خطر هاي الكتريسيته ساكن را كه به هنگام نقل و انتقال مواد نفتي آتش زا دو عامل سبب بارور شدن مخزن با الكتريسيته ساكن مي گردد .
*يكي پخش شدن مايعات به قطرات كوچك
*و ديگري اصطكاك مايعات هنگام جريان در خطوط لوله ،

پس از ورود مايع به مخزن و بارور شدن مخزن از دو راه بالا ، حتي جرقه كوچكي در آميزه بخارات نفتي و هواي موجود در بالاي مخزن ، سبب انفجار و آتش سوزي مي شود .
ديواره همه مخزن ها بايد به وسيله سيم به زمين متصل شود . (Earthing Wire) كار اين سيم هدايت بار الكتريسيته ساكن از مخزن به زمين و جلوگيري از تراكم الكتريسيته در بدنه مخزن مي باشد .

مخزن سقف ثابت (Fixed roof tank):
اين نوع مخزن هاي استوانه اي ، قائم و با سقف ثابت مخروطي شكل بوده ، بر پايه مناسب ترين اندازه قطر و بلندي براي تامين ظرفيت مورد نياز استاندارد شده است و براي انباشتن فرآورده هاي گوناگون نفتي مورد استفاده قرار مي گيرد.

عواملي كه در گزينش قطر و بلندي مخزن موثرند :

فضاي موجود براي نصب مخزن ، تحمل فشار ، خاك زير مخزن ، فراريت فرآورده هايي كه بايد در مخزن انبار شود ، سرعت ته نشين شدن مواد نفتي مورد نظر و ناخالصي هايي كه در مخزن انبار مي گردد.
مخزن هايي كه براي انباشتن مايعات فرار ساخته مي شود بايد بدون منفذ (Gas Tight) بوده و تغييرات فشار ميان 6 تا 20 سانتي متر آب را تحمل نمايد تغييرات فشار به وسيله شير اطمينان ويژه اي خنثي مي گردد.
ديگر تجهيزات اين مخزن ها عبارتند از حوضچه و شير زير آب ، لوله هاي مارپيچ بخار ، پروانه همزن براي آميختن فرآورده ها ، عمق سنج خودكار ، دماسنج و غيره .ديسك شكست (Rupture Disk) قسمتي روي سقف تانك است كه ضعيفتر از قسمت هاي ديگر ساخته مي شود و در مواقعي كه كنترل كننده ها خوب عمل نكنند و همينطور براي شيرهاي اطمينان مشكل به وجود آمده باشد پاره شده و مانع از صدمه ديدن برج مي شوند .

مخزن سقف شناور (Floating roof tank):
در اين مخزن ها سقف شناور روي مايع شناور بوده با مايع به بالا و پايين حركت مي كند معمولا" 2 نوع از اين مخزن ها بيش از انواع ديگر به كار رفته مي شوند .

سقف هاي ماهيتابه اي شكل (Pan Type) :
اين سقف ها مسطح بوده و از فولاد ساخته مي شوند و داراي پايه هاي عمودي هستند كه به محيط سقف متصل مي باشد . نقطه ضعف اين سقف ها اين است كه به مجرد سوراخ شدن غرق مي شوند .

سقف هاي خزينه دار (Pontoon Type) :
كه در آن خزينه جعبه مانند و تو خالي پيرامون سقف نصب شده ، آن را شناور كرده است . برتري اين نوع سقف در اين است كه با سوراخ شدن يك يا چند خزينه غرق نخواهد شد .

مخزن كروي و استوانه اي (Spherical and cylindrical tanks):
مخزن هاي كروي يا استوانه اي براي مقاومت در برابر فشار هاي بالا به كار مي رود و ممكن است فشار تا 100 پوند بر اينچ مربع يا بيشتر را تحمل كنند . اين نوع مخزن ها جهت نگهداري بوتان و پروپان و گاز مايع و بنزين هاي سبك و به طور كلي مواد شيميايي سبك كاربرد دارد.

مشخصات عمومي مخازن تحت فشار :
 شكل اكثر مخازن تحت فشار استوانه اي يا كروي بوده كه فرم استوانه اي آن با كلگي كروي يا بيضوي يا كاسه اي قابل ساخت و مونتاژ مي باشد . و كلگي هاي كروي به دو حالت نورد گرم و سرد توليد مي شوند .

استاندارد ASME Boiler & Pressure Vessel Code براي مخازن ذخيره اي نيز استفاده مي شود ، طبق استاندارد موجود بعد از مشخص بودن پارامتر هاي اصلي ياد شده ضخامت و مشخصات هندسي و جوشكاري و جنس مواد تعيين شده با امكانات كارگاهي نيز تهيه مي شود .

اتصالات مختلفي كه روي مخازن تعبيه مي گردد ، از قبيل محل مورد نصب فشار سنج ، شير تخليه اضطراري ، ترمومتر ، سطح سنج ، و در صورتي كه مخزن جهت كارهاي پيچيده تر استفاده شود ، طبعا" نياز اتصالات مربوط به آن نيز اضافه خواهد شد .

خصوصيات فني مخازن تحت فشار :
طراحي و ساخت مخازن تحت فشار بر اساس پارامتر هاي مختلف فني از قبيل فشار ، درجه حرارت ، نوع فولاد مصرفي حجم مورد مصرف ، امكانات كارگاهي ، تاثير عوامل جوي از قبيل باد و برف و باران و زلزله ، عمر مفيد مقاومت مصالح و مواد مصرفي در مقابل خوردگي الكتروشيميايي و مكانيكي به شرح زير طراحي مي شود :
-فشار مخزن با توجه به استاندارد (ASME ) با ضخامت ، تنش مجاز مواد مصرفي ، امكانات جوشكاري ارتباط دارد .
-درجه حرارت كه عاملي در طراحي و ساخت بوده يكي ديگر از عوامل مهم در طراحي مي باشند .
-مواد مصرفي در مخازن تحت فشار و ذخيره اي معمولا" Carbon Steel از انواع مختلف بوده كه انتخاب هر كدام از اين فولاد ها با توجه به تنش مجاز درجه حرارت كاري و فرم پذيري فولاد و جوشكاري آن و ... انجام مي گيرد . عامل حجم مخزن با در نظر گرفتن موقعيت محل نصب و با تغييراندازه و قطر و ارتفاع بر اساس استاندارد مربوطه و با حفظ تناسب اجزاء ، مطابق با نياز طراحي و ساخته مي شود .
پارامتر تاثيرات جوي به صورت بار اضافي در شرايط مختلف محاسبه مي شود

۵ مهر ۱۳۸۹

طرح گاوداری شیری:

طرح گاوداری 50 راس گاو مولد و 50 راس تلیسه 7 ماهه: ادامه مطلب

۱۳ مرداد ۱۳۸۹

چیلر-Chiller:

چیلر (chiller)چیلر از كلمه لاتین Chill به معنای سرما گرفته شده است. كار اصلی چیلر ایجاد برودت جهت سرد كردن سیال یا آب جاری درون اواپراتور می‌باشد كه این سیال را می‌توان به مصارف گوناگون مثل فن كویل‌ها- هواسازها- داكت فن كویل- و كارخانجات شیمیایی و صنعتی رساند.
چیلرها از لحاظ ساخت به چند نوع تقسیم می‌شوند كه عبارتند از:
الف-چیلرهای كمپرسوری (تراکمی)
ب-چیلرهای جذبی
ج-چیلرهای سانتریفوژ.
الف-چیلر های کمپرسوری (تراکمی):
چیلر كمپرسوری هم مانند تمام سیستم‌های تبرید تراكمی از چهار قسمت اصلی یعنی كمپرسور- كندانسور- شیر انبساط- اواپراتور تشكیل یافته كه برای دقت عمل و ایمنی این چهار قسمت كنترل‌های مختلفی به مدار آن اضافه كرده‌اند.
این چیلر بر دو نوع می‌باشد. 1-چیلر آبی، 2-چیلر هوایی.
چیلرهای آبی دارای كندانسور آبی می‌باشد و چیلرهای هوایی دارای كندانسور هوایی اجباری می‌باشد.
در چیلرها ایجاد سرما بر اساس تبخیر (بخار) شدن مایع مبرد درون اواپراتور صورت میگیرد و سیكل چرخش گاز بدین صورت است كه گاز در اثر مكش پیستون وارد سیلندر كمپرسور شده و متراكم می‌شود. در نتیجه دما و فشار آن بالا می‌رود و سپس وارد كندانسور می‌شود و گرمای خود را به آب درون كندانسور یا هوای جاری روی كویل كندانسور پس می‌دهد و بصورت مایع تبدیل می‌شود و این مایع چون دارای حركت می‌باشد ( بر اثر اختلاف فشار دو قسمت فشار بالا و پایین) بسوی شیر انبساط حركت كرده و در آنجا فشارش ناگهانی افت كرده و بصورت پودر در می‌آید. این پودر در حین حركت درون اواپراتور حرارت اطراف خود را جذب كرده و بصورت بخار تبدیل می‌شود و دوباره بطرف كمپرسور حركت كرده و سیكل ادامه پیدا می‌كند.
تجهیزات اضافی چیلر:
تجهیزات اضافی كه معمولاً در روی چیلر نصب می‌شود شرح زیر می‌باشد.
روی لوله مایع از كندانسور بترتیب:
1-سرویس ولو (شیر سرویس)،
2-شارژینگ ولو (شیر تغذیه گاز به سیستم)،
3-درایر( خشك كن)،
4- سلونوئید ولو
5- سایت گلاس،
6-شیر انبساط نصب می‌شود.
7-در روی اواپراتور آنتی فریز و ترموستات نصب می‌شود
8-و روی كمپرسور در قسمت ورودی یا مكش و خروجی كاز یا Discharge دو عدد Gauge فشار سنج نصب می‌شود.
9-همچنین دو عدد گیج فشار سنج بر روی پمپ روغن كه یكی در قسمت فشار ضعیف و دیگری در قسمت فشار بالای پمپ وصل می‌شود. كار این گیج‌ها نشان دادن مقدار فشار می‌باشد.
10-یك كنترل فشار بالا و پایین بنام‌های High & Low- Pressure به قسمتهای فشار بالا یعنی رانش و پایین یا مكش نصب گردیده است. و چنانچه فشار از حد تنظیم شده زیادتر یا كمتر گردد برق چیلر قطع می‌شود.
11-یك كنترل فشار روغن بنام اویل پرشر Oil- Pressure كه اختلاف فشار بالا و پایین روغن را در حد تنظیم شده نگه می‌دارد و چنانچه از این حد اضافه گردد چیلر خاموش می‌شود.
12-و دیگری هیتر روغن می‌باشد كه قبل از روشن كردن چیلر روغن را گرم و آماده كار می‌كند و در زمان روشن بودن چیلر هیتر از مدار خارج می‌وشد.
13-البته خود كمپرسور دارای وسایل ایمنی مثل OVER- LOAD و Check Valve و شیرهای ورودی و خروجی می‌باشد.
14-روی كندانسور شیر اطمینان می‌باشد كه بالای فشار نرمال گاز را تخلیه می‌كند. كنترل‌های بعدی مربوط به برق سیستم می‌باشد كه شامل بی‌متال- كنتاكتور- رله- تایمر- فیوز- كلیدهای استپ استارت- سیگنال‌های اخطار .
15-سرویس ولوسرویس ولو یا شیر سرویس بعد از كندانسور و در ابتداری لوله مایع قرار دارد و زمانیكه احتیاج به بستن مدار مایع برای منظورهای مختلف مثل تعمیر و سرویس كردن درایر یا شیر مغناطیسی و یا جمع كردن مایع مبرد در كندانسور و یا علتهای دیگری باشد. می‌توان با بستن این شیر حركت مایع مبرد را متوقف كرد و قطعه مورد نظر را تعمیر و یا تعویض كرد.
16-Charging Valve : این شیر جهت تغذیه و شارژ مبرد به داخل سیستم چیلر استفاده می‌شود و بدنه آن از جنس برنج چكش کاری شده است. دسته سوپاپ آن بصورت چهار گوش و آچار خور تهیه گردیده است.
17-درایر FILTER- DRYER: درایر از دو قسمت (درایر به معنی خشك كن) تشكیل شده است. در زمان ساخت چیلر و یا راه‌اندازی ابتدایی و یا بعداً ممكن است مقداری پلیسه و یا براده و یا كثافت در داخل سیستم وجود داشته باشد كه این ضایعات بوسیله Filter متوقف می‌شود و اجازه پیدا نمی‌كنند كه در داخل سیستم گردش كنند و احیاناً به كمپرسور و یا قطعات دیگر چیلر خسارت وارد كنند.
درایر یا خشك كننده قسمت دیگر درایر می‌باشد كه حاوی ماده جاذب رطوبتی می‌باشد كه در مسیر گاز مبرد قرار داده می‌شود تا رطوبت موجود در مبرد را جذب كند و بیشتر در چیلرهای كه با ماده مبرد فریون 22 كار می‌كنند مورد استفاده قرار می‌گیرند. عدم رطوبت در دستگاه چیلر حائز اهمیت می‌باشد. زیرا چنانچه رطوبت در سیستم وجود داشته باشد. در فشارهای پایین تقطیر گشته و بصورت مایع در می‌آید و همراه با گاز وارد كمپرسور می‌شود و این امر باعث شكستن سوپاپ‌ها و از بین رفتن سیلندر و پیستون و از آب بندی انداختن كمپرسور می‌شود. علاوه بر این باعث زنگ زدگی قطعات و همچنین باعث یخ زدگی در شیر انبساط و مسدود شدن مسیر جریان گاز می‌شود.
سلونوئید ولو در مدار چیلر سلونوئید ولو یا شیر مغناطیسی سر راه مایع مبرد قبل از اواپراتور كار می‌گذارند. این شیر توسط برق مسیر مایع مبرد را باز و بسته می‌كند. زمانیكه برق چیلر قطع شود شیر بسته می‌شود و جریان مایع مبرد متوقف می‌گردد. همچنین در موقع خاموش كردن چیلر در وهله اول برق سلونوئید ولو قطع می‌شود و عمل Pump down كردن خود به خود انجام می‌شود.
Site glass-18 : جهت تشخیص مقدار ماده مبرد دستگاه از یك شیشه رؤیت كه در مسیر مبرد نصب می‌شود استفاده می‌كنند. چنانچه مقدار ماده مبرد كم باشد در مایع حبابهایی دیده می‌شود كه با اضافه كردن گاز به سیستم این حبابها از بین می‌رود. بعضی از Site glass ها مجهز به رطوبت سنج می‌باشد كه رطوبت درون سیستم را با تغییر رنگ دادن نشان می‌دهد. جنس Site glass اغلب از برنج می‌باشد .
كنترل‌های كمپرسور:
تجهیزات دیگری در مدارهای چیلر جهت كنترل فشار رانش و مكش و روغن در نظر می‌گیرند كه مهمترین آنها بشرح زیر می‌باشد. كنترل فشار روغن: این كنترل جهت ایمنی موتور از لحاظ روغنكاری مورد استفاده قرار می‌گیرد و چنانچه فشار روغن در حد خطرناكی پایین بیاید. بطور اتوماتیك مدار برق كمپرسور قطع می‌شود. بعضی از كنترل‌های روغن قابل تنظیم و بعضی دیگر فقط برای فشار معینی طراحی گردیده‌اند.
كنترل فشار رانش و مكش كمپرسور HIGH & LOW PRESSURE : این كنترل جهت قطع كردن برق موتور كمپرسور در فشارهای بالاتر از حد نرمال و فشارهای پایین‌تر از حد نرمال بكار می‌رود.
تابلو برق چیلر چنان طراحی می‌شود كه فاز بوبین كنتاكتور از مسیر این كنترل می‌گذرد و با وصل و یا قطع بودن كنترل نامبرده برق بوبین كنتاكتور ور در نتیجه برق چیلر وصل و یا قطع می‌شود.

رنگ (Paint):

تاریخچه:
سابقه استفاده از مواد رنگی توسط انسان به دوران غارنشینی بر می گردد. در ساخت کشتی نوح می توان کاربرد اولیه مواد شیمیایی رنگی را در حفاظت از چوب دید که در آن برای جلوگیری از نفوذ آب و پوسیدگی آن از مواد رنگی استفاده شده بود.
بعدها از مواد رنگی برای حفاظت چوب از پوسیدگی در بناهای چوبی استفاده شد و مدتی بعد که استفاده از وسایل آهنی متداول شد. برای جلوگیری از زنگ زدن وسایل آهنی نیز از رنگ و مواد رنگی محافظ استفاده شد .
اجزای تشکیل دهنده رنگ ها:
هر رنگ اصولا از دو قسمت اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:
الف-رنگ دانه :
که ماده رنگی نامحلول در آن است ( خاک رس ناخالص رنگی و پودر برف از سنگهای رنگی به عنوان اولین رنگ دانه ها مورد استفاده انسان قرار می گرفتند ).
ب-محمل رنگها:
مایعی است که با رنگ دانه مخلوط شده کاربرد آنرا آسان می کند و در چسبیدن آن کمک می کند ( از سفیده تخم مرغ چسب عسل محلول قند به عنوان محمل های رنگ استفاده می شد. امروزه متداول ترین محمل های رنگ دانه ها را آب یا روغن تشکیل می دهد. از اینرو رنگ ها را به دو دسته رنگ‌های روغنی و رنگ‌های آلی تقسیم می کنند.
انواع رنگ دانه ها:
اکسید ها :
لیمونیت ( Fe2O3.2H2O ) برای تهیه رنگ قرمز مصرف می شود و یکی از قدیمی ترین رنگ دانه هاست.
هماتیت ( Fe2O3 ) برای تهیه رنگ قرمز روشن بکار می رود.
دی اکسید تیتان ( TiO2 ) برای تهیه رنگ سفید روشن و بسیار مرغوب که در هوا تیره نمی شود به کار می رود. معمولا آن را با سولفات باریم مخلوط می کنند.
ZnO که از مهم ترین رنگ دانه های سفید است و از تجزیه کربنات روی و یا سوزاندن فلز روی در هوا حاصل می شود.
سرنج ( Pb2O3 ) که رنگ سرخ یا قرمز تیره دارد و بیشتر برای پوشانیدن سطح قطعات فولادی به منظور حفاظت آن ها از زنگ زدن ، کاربرد دارد.
سولفید روی و لیتوپن :
سولفید روی برای تهیه رنگ سفید مات مصرف می شود و از مزایای آن این است که بر خلاف سفید اب سرب در هوا سیاه نمی شود. این رنگ دانه معمولا در تجارت بصورت مخلوطی از سولفید روی و سولفات باریم به نام لیتوپن مصرف دارد که رنگ سفید بسیار مرغوب است.
سفید اب سرب : این رنگ دانه عمدتا شامل Pb(OH)2 , pbCO3 که از قرن ها پیش شناخته شده بود . قدرت پوشش آن ها زیاد است ولی در هوا به علت وجود H2O به مرور سیاه می شود . برای تبدیل مجدد آن به رنگ سفید می توان از تاثیر پر اکسید هیدروژن بر آن استفاده کرد.
دوده چراغ و زغال استخوان : یکی از اجزایی رنگ سیاه و مرکب است و برای تغییر رنگ سفید به میزان دلخواه نیز مصرف می شود.
رنگ دانه های فلزی : مانند پودر آلومینیم در روغن جلا که که از آن برای حفاظت وسایل آهنی و فولادی استفاده می شود.
برنز آلومینیم ( آلیاژ AL,CU) در روغن جلا که از آن برای ایجاد رنگ بسیار زیبای طلایی برای دور قاب ها و ... استفاده می شود.
رنگ دانه های الوان :
رنگ دانه های آبی :مهم ترین این این رنگ دانه ها آبی پروس و آبی نیلی یا لاجورد است. آبی پتروس که یکی از مهم ترین رنگ های آبی است . لاجورد نیز یکی از رنگ های آبی مرغوب است که از حرارت دادن مخلوط کائولین ، کربنات سدیم ، گوگرد و زغال سنگ در غیاب هوا حاصل می شود.
رنگ دانه های زرد :
مهم ترین این رنگ دانه ها کرومات روی و کرومات سرب است . از قطران زغال سنگ نیز رنگ دانه های الوانی بصورت نمک های نامحلول فلزات به دست می آید که در هیدروکسید آلومینین بصورت ژله می بندد. این ژله را پس از خشک کردن به صورت پودر با رنگ دانه های نظیر کربنات کلسیم و سیلسس مخلوط می کنند و در انواع رنگ های مورد نیاز به کار می برند.
رنگ‌های روغنی :
در این نوع رنگ‌ها ، رنگ دانه را در یک روغن خشک شونده که استر گلیسیرین با اسیدهای چرب نظیر اسیدهای اولیک و یا لینولنیک می باشد حل می کنند. این روغن‌‌ها در هوا اکسیده شده و به ترکیبات سیر شده تبدیل می شوند و لایه‌ای سخت مقاوم و محافظ تشکیل می دهند که از نفوذ آب در رنگ دانه جلوگیری می کنند.
رقیق کننده :
برای رقیق کردن و سهولت کاربرد رنگ به کار می رود و معمولا یک حلال هیدرو کربنی نظیر ترپنتین است که به روغن تربانتین شهرت دارد.
خشک کننده :
یکی از اجزای رنگ‌های روغنی است که در حقیقت نقش کاتالیزور در تسریع اکسیداسیون و خشک شدن رنگ ها را دارد و معمولا مخلوطی از اکسید های سرب ، منگنز و کبالت در ( روغن بزرک )بصورت استر مصرف می شود.
رنگ‌های پلاستیکی:
با اضافه کردن رزین های سنتزی نظیر رزین حاصل از فنل و فرمالدئید که خاصیت پلاستیکی دارد در روغن جلا رنگ های پلاستیکی حاصل می شود. این نوع رنگ ها به خاطر دوام و قابل شستشو بودن اهمیت و کاربردهای زیادی دارد.
رنگ‌های لعابی یا مات:
با اضافه کردن رنگ هایی نظیر TiO2 به روغن جلا آن را به صورت مات درآورده و بعد برای مات کردن هر نوع رنگی به کار می رود .
رنگ اتومبیل:
این نوع رنگ ها باید این ویژگی را داشته باشند که به سرعت در هوا خشک شوند. برای این منظور رنگ دانه را در حلال های آلی بسیار فرار نظیر استات آمیل ، استات اتیل یا استات بوتیل حل می کنند . برای رنگ‌های متالیک ( فلزی ) از رنگ دانه های فلزی استفاده می شود .
رنگ‌های محلول در آب:
این نوع رنگ ها از معلق کردن رنگ دانه ها در آب مخلوط با یک چسب محلول در آب تهیه می شوند. از رنگ‌های روغنی ارزانترند و قابل شستشو نمی باشند